سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که راز خود را نهان داشت ، اختیار را به دست خویش گذاشت . [نهج البلاغه]
مدرسه علمیه نجمه خاتون(سلام الله علیها)
 
اجل مسمی و اجل معلق

به نام خدا

 

اجل مسمی و اجل معلق

 

الهام اوستادی

حوزه علمیه نجمه خاتون ( س )

ـ طلبه سال پنجم

 

چکیده :

اجل در لغت به معنای مدت هر پدیده و انتهای وقت آن است و ظاهرا استعمال اجل در تمامی مدت ، استعمال اصلی و استعمال آن در سررسید ، فرع آن است .

لفظ اجل در دو اعتبار حقیقی و قراردادی در قرآن به کار رفته است که در امور اعتباری سرآمد زمان و مدت معینی است که به واسطه قرارداد برای امور اعتباری چون دَین ، عده وفات و طلاق و... حاصل می شود و اجل در امور حقیقی به معنای سرآمد زمانی و مدت معینی است که باریتعالی در عالم تکوین برای همه موجودات حقیقی اعم از انسان ها ، حیوانات ، خورشید ، ماه و جنیان و..... قرارداده و با فرارسیدن آن ، موجودات یاد شده منقرض می شوند.

پس، از این جا مشخص می شود که اجل مختص به انسان نبوده همه موجودات جز ذات احدیت فانی هستند. قرآن کریم برای امت ها نیز حیات و مدت خاصی قائل است و در آیاتی چون آیه 49 سوره یونس و 34 سوره اعراف براین امر صحه گذاشته امتها ( جامعه ) را اصیل دانسته و برای آنها اجلی حقیقی بیان می کند ، هرچند برخی قرآن پژوهان نظری مغایر با این مطلب داشت و اجل امتها را گسیختن نظام و شیرازه اجتماعی و سیاسی آن می دانند که در نتیجه این دیدگاه اجل امتها حقیقی نبوده بلکه اجل معنوی است که حیات امتها را به عزت و مرگ آنها را به ذلت امتها تفسیر کرده اند.

نکته حائز اهمیت این است که برای انسانها یک نوع اجل تعریف نشده بلکه اجل انسانها دو قسم است یکی مسمی که از آن به " محتوم" ، " قطعی " ، " مقضی " و..... نیز تعبیر شده و آن سرآمد و پایان استعداد جسم انسان برای بقاء است که منابع علمی هم در این باب نظریات متعدی داشته و در هر صورت تایید می کنند که انسان قابلیت عمر ابدی ندارد و به هر حال هر قدر هم عمر طولانی باشد، پایان آن قطعی است ،و دیگری اجل غیرمسمی که از آن هم تعابیری چون " معلق " ، " مشروط " ، اخترامی " ، " مرگ زودرس " شده که این اجل با دگرگونی شرایط ، دگرگون می شود. در واقع نسبت این دو اجل نسبت مطلق و منجر است به مشروط و معلق . این دو اجل در مواردی در یک زمان توافق می کنند و چه بسا زمانی توافق نکنند و البته در صورت تخالف ، اجل مسمی محقق میشود نه غیر مسمی .

برخی مفسران این دو نوع اجل را از مصادیق قضا و قدر می دانند به این نحو که اجل قابل تغییر ( اجل معلق ) را از مصادیق " تقدیر "، و اجل حتمی و غیر قابل تغییر را از مصادیق " قضا " برشمرده اند. و عواملی چون صله رحم ، دادن صدقه ، حسن خلق ، زیارت امام حسین (ع) ، تقوا و ایمان و .... می توانند برطول عمر بیفزایند و موجب تأخیر اجل شوند و برعکس عواملی چون شهوترانی ، قطع رحم ، گناه و جرم و سوگند دروغ و غیره موجب تقدیم اجل و کاهش طول عمر می شوند.

 

کلید واژه

اجل ، اجل مسمی ، اجل معلق ، اجل امت ها ، اجل پدیده های طبیعی، اجل انسان ، قضا و قدر

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط طلبه جوان 90/1/14:: 1:2 عصر     |     () نظر